پیام رئیس سازمان سینمایی به چهل و یکمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر
تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۹۹۴۲۷۱
به گزارش خبرگزاری فارس، متن این پیام به این شرح است:
جشنواره بین المللی فیلم فجر از برآیند رنج ها و مجاهدت های خانواده سینمای ایران به میراث فرهنگی کشور تبدیل شده و این مشعل فروزان که همه ساله گرمابخش فضای جامعه است در عین حال ، جلوه گاه دستاوردهای سالانه سینمای ایران نیز، به شمار می آید.
امروز چراغ این جشنواره در پرتو تلاش های نجیبانه و بیهیاهوی جمع بزرگی از خانواده سینمای ایران – که با درک شرایط پیچیده اجتماعی ماههای اخیر، حراست از منافع و مشترکات ملی را ارج نهادند روشن است؛ تا کژتابی تاریکاندیشان لطمه ای به این حرکت ملی وارد نسازد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برخی جریانات خارجی با خیال باطل بر طبل تحریم این رویداد ریشه دار فرهنگی – سینمایی کوبیدند، اما ندانستند که اساسا هنر تحریم پذیر نیست و سینما و چشمه زلال جوشان آن، همواره راه خود را خواهد یافت و رنگ ناامیدی و تردید را خواهد شست.
در چند ماهه گذشته هجمه ناجوانمردانه و مستمری از سوی اتاق فکرهای کشورهای معاند علیه ایران عزیز ما شکل گرفته است و سینما به عنوان یکی از مظاهر کارآمد و قدرتمند فرهنگی ایران در منطقه و جهان هم از این ترکش ها بی نصیب نمانده است. با این وجود سینمای ایران به خاطر عقبه فرهنگی معتبر و جایگاه غبطه برانگیز و استراتژیکش تمامی این «تهدیدها » را به مدد اهالی دغدغه مند سینما به «فرصت ها» تبدیل خواهد کرد.
سینمای ایران سرشار از خلاقیت ها، دستاوردها و نوزایی است؛ جوشش از درون و نو به نو شدن فضای سینما و بهرهگیری از بزرگان این عرصه برای رونمایی از چهرههای تازه نفس و سپردن بیرق پرافتخار سینما به دستان توانمند و پرامید آنها، معنای دیگر تبدیل تهدید به فرصت هاست و همه می دانیم دمیدن هوای تازه ضرورتی تاریخی برای تعالی و صیانت از ارزش های سینمای ملی است .
فیلمهای راهیافته این دوره از جشنواره نشانی از تنوع دیدگاهها، سلایق و رنگآمیزی گونههای سینمایی در سپهر سیاسی اجتماعی ایران امروز است تا زیبایی و فضلیت مفاهمه و گفتگو را نمودار سازند و شعار سازمان سینمایی که « همه سینما تهران نیست» محقق گردد.
«اخلاق، امید و آگاهی» شعار این رویداد فرهنگی، طلیعهای برای راهیابی به عمق اندیشه و «محتوای تراز» سینمای ایران است که پردههای رنگارنگ آن در پرتو کوشش قابل تحسین هزاران نفر از متخصصان سینمای ایران، در فیلمهای منتخب جشنواره چهل و یکم تجلی یافته است.
این جشنواره، امسال میزبان آثار جمعی از سینماگران کشورهای مختلف است تا فارغ از مرزبندیهای سیاسی زمینه برای بهره مندی از تجارب سینماگران جهان نیز فراهم گردد. بخش بینالملل جشنواره فجر می تواند بهترین ظرفیتی باشد تا با اتخاذ رویکردهای واقعبینانه، به تقابل با سینمای نظام سلطه، امپریالیسم فرهنگی و تروریسم بین المللی بپردازد.
سینمای ایران برغم همه فراز و نشیب ها، دستاوردهای ماندگاری را که در عرصه ملی و بین الملل به نمایش گذاشته است، از این رو، یکبار دیگر در آستانه سالروز پیروزی انقلاب اسلامی و دهه مبارک فجر، به همه زحمتکشان صادق سینمای ایران خسته نباشید می گویم و اطمینان دارم حضور تماشاگران فهیم و مشتاقان همیشگی سینما در سراسر کشور، خستگی یکساله را از تن خانواده سینما، کارکنان و خدمتگزاران آن خواهد زدود.
جشنواره فجر از نگاهی دیگر ، وارد مرحله شناختی برای اهالی سینما شده است و بی تردید، این رویداد ظرفیت مضاعفی را برای داوری سینماگران به نمایش می گذارد.
لازم است جشنواره فجر با نگاه مبتنی بر “قانونگرایی”، “استانداردسازی”و “عدالتمحوری”، در مسیر رشد و اعتلای سینمای ایران در چارچوب “منافع ملی”،”دیپلماسی فرهنگی” و “عدالت اجتماعی” گام بردارد.
در خاتمه، ضمن تشکر از دبیر جشنواره و همکاران شان از همدلی و همراهی خانواده سینما و همه دغدغه مندان و دلسوزان حوزه فرهنگ و هنر که برای برگزاری باشکوه تر این رویداد فرهنگی کمک کرده اند قدردانی می کنم.
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: خزاعی خانواده سینما سینمای ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۹۹۴۲۷۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرگذشت غمانگیز نخستین زن بازیگر سینمای ایران؛ صدیقه سامی نژاد که بود؟ (+عکس)
دهم اردیبهشتماه سالروز درگذشت بازیگری است که نه تنها به عنوان نخستین هنرپیشه زن ایرانی شناخته میشود بلکه از منظری دیگر او را اولین قربانی در ناتوانیِ بومی کردنِ تفکر مدرن در سینمای ایران میدانند. صدیقه (روحانگیز) سامینژاد بازیگر فیلم «دختر لر» پس از نقشآفرینی در نخستین فیلم خود آنقدر سختی دید که هرگز حاضر به تکرار این تجربه نشد.
به گزارش روزیاتو، نام روحانگیز سامینژاد که متولد سال ۱۲۹۵ در کرمان بود، با بازی در نقش «گلنار» در فیلم «دختر لُر» برای همیشه در تاریخ سینمای ایران باقی مانده است. «دختر لر» نخستین اثر ناطق سینمای ایران است و در سال ۱۳۱۲ توسط خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا ساخته شد.
با پخش «دختر لر» در سینماها که با استقبال فراوانی هم روبرو شد، سامینژاد به شهرت رسید اما بعد سرنوشت بسیار تلخی پیدا کرد.
فریدون جیرانی سال ۱۳۸۹ در دورانی که پخش یک مصاحبه با فریماه فرجامی بعد از سالها بیخبری و با تصاویری تکاندهنده از این ستاره سالهای دور سینما واکنشهای تندی را به دنبال داشت، در مطلبی بیان کرد:
زندگی بازیگران در سینمای ایران تلخ است و این فقط مربوط به سالهای پس از انقلاب نیست. از ابتدای ورود سینما به ایران این سرگذشت تلخ تکرار شده است. ۱۳ اردیبهشت سال ۱۳۷۶ یک روز صبح به دفتر مجله سینما زنگ زدند و گفتند روحانگیز سامینژاد مُرده است. من تا آن روز فکر میکردم روحانگیز سامینژاد باید سالها پیش مرده باشد. به خانه خواهرش عالیه زند تبریزی زنگ زدم و دیدم خبر درست است. رفتم خانه عالیه زند تبریزی و فهمیدم سامینژاد بعدازظهر چهارشنبه ۱۰ اردیبهشت ۷۶ در سن ۸۶ سالگی در تنهایی مرده و روز پنجشنبه ۱۱ اردیبهشت در قطعه ۳۴ ردیف ۴۴ شماره ۴۶ در جایی گمنامی خاک شده است. رختخواب سامینژاد وسط خانه بود. تنها میراث این اولین بازیگر سینما یک کیسه نایلونی بود و داخل آن یک بسته سیگار، یک شناسنامه و بروشور تانشده «دختر لر».
این کارگردان سینما همچنین گفته بود:
من قبل از دیدن این میراث، تصویر سامینژاد را در فیلم تهامینژاد دیده بودم که گریه میکرد و دیگر هیچ. «ایران قادری» که یک روز سرشناسترین بازیگر تماشاخانه تهران بود، چه شد؟ چگونه مُرد؟ چه کسی خبر داشت؟ و خیلیهای دیگر. ریشه سرگذشت تلخ بازیگران در سینمای ایران را باید در جامعهای جستجو کرد که نتوانسته است تفکر مدرن را بومی کند و در خود حل نماید. متاسفانه اولین قربانیان این ناتوانی بازیگران زن سینما بودند.
عباس بهارلو – مورخ و پژوهشگر سینما – در سال ۱۳۸۱ مطلبی درباره این بازیگر نوشته بود که در بخشهایی از آن آمده است:
وقتی در سال ۱۳۱۲ فیلمِ «دختر لر» ساخته مشترک خانبهادر اردشیر ایرانی و عبدالحسین سپنتا، که صدیقه سامینژاد در آن نقش «گلنار» را بازی میکرد، در تهران نمایش داده شد، در میان مردمی که برای بار نخست سیمای یک زن ایرانی را بر پرده سینما دیده بودند واکنشهای ناگواری برانگیخت، که بهدرستی روشن نیست ــ و احتمالاً هیچگاه نیز معلوم نخواهد شد ــ که آیا خانم صدیقه سامینژاد تصوری از آن واکنشها در ذهن داشته است یا خیر، و آیا اگر میداشت حاضر به ایفای نقش در آن فیلم میشد؟
گفته میشود که در آن مقطع آوانس اوگانیانس نیز کوششهایی را در زمینه ساخت فیلم انجام میداد و در اینباره بهارلو ادامه داده است:
بهموازات فعالیتهای سختکوشانه اوگانیانس در ایران، عبدالحسین سپنتا و خانبهادر اردشیر ایرانی نیز برای ساختن نخستین فیلم مشترک در هندوستان در جستوجوی بازیگر زنی بودند که زبان فارسی بداند و نقش «گلنار» را در فیلم «دختر لر» بازی کند. تا قبل از دوره پهلویِ اول بازی زنانِ مسلمان در نمایشها و تعزیهها ممنوع بود و بازیگران زنی که در این سالها در فیلمهای اوگانیانس و مرادی ایفای نقش میکردند مانند مادام سیرانوش، لیدا ماطاوسیان، ژاسمین ژوزف، زما اوگانیانس و آسیا قسطانیان (کوستانیان) از بانوان ارمنی بودند که اکثر آنها از صحنه تئاتر به سینما آمده بودند، بههمین دلیل موانع کمتری بر سرِ راه خود داشتند.
سپنتا موفق شد صدیقه (روحانگیز) سامینژاد، همسر یکی از کارکنان کمپانی امپریال فیلم بمبئی، را که از سیزده سالگی از کرمان به هندوستان رفته بود مجاب کند و با این توضیح که نام او بهعنوان نخستین بازیگر زن در تاریخ سینمای ایران ثبت خواهد شد ــ که شد ــ موافقت او و شوهرش، دماوندی، را برای بازی در فیلمش جلب کند. بدین ترتیب گروه هندی ـ ایرانی عبدالحسین سپنتا و اردشیر ایرانی کار خود را در هندوستان آغاز کرد.
«دختر لر» نخستین بار در سیام آبان ۱۳۱۲ در دو سینمای مایاک (دیدهبان) و سپه بر پرده آمد، و نمایش آن، سال بعد از دوم مردادماه ۱۳۱۳ در سینما مایاک تکرار شد، و پس از یک ماه از چهارم آذر نمایش آن در سینما سپه به مدت پنجاه روز ادامه یافت. سپس با یک دو هفته وقفه در همینسینما از نو بر پرده رفت. استقبال از فیلم بسیار پُرشور بود و حتی «مادر بزرگهای خیلی پیر» هم رفتند تا سرگذشت «دختر لر» را بهچشم ببینند.
ایفای نقش گلنار در «دختر لر» موجب شد که صدیقه سامینژاد چنان انگشتنما و زبانزد خاص و عام شود که هم با دشنام روبرو شد و هم با تشویق برخی مردم در شهرهای مختلف.
سامینژاد در سال ۱۳۴۹ یعنی ۳۷ سال پس از نمایش «دختر لر»، در مستندی از محمد تهامینژاد با نام «سینمای ایران از مشروطیت تا سپنتا» حضور یافت و به روایت زندگی دشوار و پر از رنج خود پرداخت.
از تهامینژاد نقل شده است:
اغلب بهطور کنترلنشدهای میخندید و در حالیکه اشک در چشمانش حلقه زده بود به من گفت که هنگام اقامت در هند ایرانیهای متعصب او را مورد ضربوشتم قرارمیدادند و حتی بطری بهطرفش پرتاب میکردند. بهطوریکه همواره مجبور بود همراه با محافظ از استودیو امپریال فیلم خارج شود.
درباره این چهره مستند دیگری با نام «روحانگیز سامینژاد» به کارگردانی مجید فدایی نیز ساخته شده که در ارتباط با زندگی نخستین بازیگر زن سینمای ایران و ایفاگر نقش «دختر لر» است.
سامینژاد در حالی در ۸۰ سالگی از دنیا رفت که خاطرات زیادی از دورانی که «دختر لر» ساخته شد و حواشی پیرامون آن بازگو نشد. فریدون جیرانی که مطالعات زیادی درباره تاریخ سینما دارد، با بیان اینکه چنین اتفاقی فقط مختص نخستین بازیگران سینما نبوده، در مصاحبهای با ایسنا گفته بود:
بسیاری از بازیگران سینما، حرف و تاریخ سینما را با خود به زیر خاک بردند. من بارها به آنها گفته بودم که اجازه بدهید این اطلاعات به نسلهای دیگر انتقال داده شود، اما بسیاری از آنها به این موضوع توجه نکردند.
قدیمیهای معروف، بریدهاند و سعی میکنند که صحبت نکنند، چون معتقدند سالها به آنها بیلطفی شده است و دل پرگلایهای دارند. مثل ناصر ملک مطیعی که من یک بار از او دعوت کردم تا به خانه سینما بیاید و درباره «چهارراه حوادث» (فیلمی به کارگردانی ساموئل خاچیکیان) صحبت کند و هرچه اصرار کردم موافقت نکرد. فردین هم دق کرد، در حالی که میتوانست بازی کند. در یکی از برنامههای تلویزیونی هفت، بعد از سالها آقای افخمی گفت که اگر به تاریخ سینما مراجعه کنید میبینید که بعد از فیلم «گنج قارون» تعداد سینماهای تهران افزایش پیدا کرده است بنابراین نمیتوان نقش فردین را در تاریخ سینمای ایران انکار کرد اما سالها تلاش شد که این نقش را انکار و حذف کنیم اما نتوانستیم. برای همین بعد از فوت او تشییع جنازه باشکوهی شکل گرفت. او میتوانست بازی کند، چرا بازی نکرد؟ اگر بازی میکرد چه اتفاقی میافتاد؟ در سینمای سی سال اخیر که علی بیغمی وجود نداشت، میتوانست نقش یک پدر را بازی بکند.
کانال عصر ایران در تلگرام